عشق ورزی و عشق بازی

آموزش مسائل جنسی و ارائه راهکار برای مشکلات جنسی زوجین

عشق ورزی و عشق بازی

آموزش مسائل جنسی و ارائه راهکار برای مشکلات جنسی زوجین

ضایعات دستگاه تناسلی خارجی زنان

ضایعات التهابی

در این مطلب درباره کلیه مشکلاتی صحبت میشود که همگی دستگاه تناسلی خارجی رو دچار التهاب کرده اند زخمی نکرده اند,سفید نیستند ,و البته با آمیزش جنسی هم انتقال پیدا نکرده اند.و گاهی این علایم دیده میشود: قرمز شدن- سوزش -خارش-ترشح.

درماتیت التهابی تماسی:
مهمترین تظاهر, التهاب است.شایعترین بیماری خوش خیم دستگاه تناسلی خارجی زنان درماتیت تناسی است. اکثرا به علت محرک های موضعی مثل لباس زیر مرطوب, اسپری های آئروسل صابونی, یا روغن استحمام, دستمال توالت فرنگی,ضد عفونی کنند ه های مورد استفاده در شستشوی لباس زیر , صابونهای عطری,پودر ها و سایر انواع موادی که بطور شایع دستگاه تناسلی خارجی در تماس با آنها قرار میگیرد.در مان عبارت است از حذف محرک و استفاده از کورتونهای موضعی. نکته مهم آنکه از این پماد ها طولانی مدت استفاده نشود.

درماتیت التهابی سبوروئیک:
بطور شایع در بیماران دیابتی دیده میشود.رویکرد های مناسب در موارد حاد, حذف محرک با استفاده از نشاسته و استفاده موضعی از کرم ها یا لوسیون های کورتونی جهت رفع خارش هستند.

التهابی psoriasis:
اغلب چند کانونی است.پوسته های نقره ای مشخص همراه قرمزی و علائم خراشیدگی خطی است. گاهی بطور یک لکه قرمز بدون پوسته ظاهر میشه.باید تمام بدن برای کشف موارد دیگر بدن معاینه شود.

التهابی قارچی کشاله ران:
معمولا کناره های واضح و مشخصی دارد که بر سطوح پوست نواحی مجاور نیز اثر دارد که بر سطح پوست نواحی مجاور نیز اثر می گذارد. و اغلب در سایر نقاط بدن نیز یافت میشود. پماد clotrimazole برای درمان کافی است. گرچه گاهی از tolnaftate و ketokonazole هم استفاده میشود.

عفونت غده ابتدای مجرای رحمی(bartolian)
درد شدید در هنگام لمس یا در زمان تلاش برای ورود به درون واژن. بسیاری از بیماران سالها
از این علائم رنج میبرند. تا زمانی که به مرحله ای برسند که مقاربت غیر ممکن شود.اغلب بیماران از درد سوزشی در زمان پوشیدن لباسهای چسبان یا استفاده از تامپون شکایت میکنند. در معاینه ابتدای مجرای رحم کانونهائی از قرمز شدن در شیار پرده بکارت مشخص میشود. وقتی که این نواحی با یک وسیله پنبه ای فشار داده شوند, بیمار یک درد سوزشی که اغلب در نیمه تحتانی مجرا حس میشود را توصیف میکند.درمانهای این ضایعه متعدد و اغلب نا امید کننده است. اثبات شده است که تزریق زیر جلدی انترفرون به ابتدای مجرا در دفعت متعدد در هفته به مدت 4 مفته موثر است. درمان با استروئید موضعی یا آنتی بیوتیکها وفقیت آمیز نبوده است. برش جراحی ابتدای مجرا درد را در 60-80 % بیماران مبتلا تسکین میبخشد. در صورت تشکیل آبسه, انجام برش جراحی ضرورت دارد.
 
ضایعات زخمی شونده

کرون
در میان شرایط ایجاد کننده ضایعات زخمی شونده.. بیماری کرون اهمیت خاصی دارد. نزدیک 25% بیماران مبتلا به انتریت کلاسیک.. همچنین سینوس های تخلیه شونده..نواحی فیستوله در پری نئوم یا فیشر هایی در دهانه خروجی.. و ادم دارند. اگر چه ارتباط بین بیماری و این شرایط باید در نظر باشد.. اما درمان نامناسب نیز ممکن است عامل ایجاد این ضایعات باشد.. مثلا برش ساده و تخلیه سینوس ها ممکن است منجر به فیستول رکتو وازینال یا تخریب پرینه گردد. درمان کلاسیک پردنیزون به اضافه مترونیدازول به رزیم درمانی.. کاهش دوز کورتیزون ممکن شده است. در مان با کورتیکو استروئید باید تا مدت زمان محدودی ادامه یابد. اگر انجام جراحی مد نظر باشد.. مترونیدازول باید ادامه یابد.

بهجت
بیماری بهجت که احتمالا یک بیماری خود ایمنی است با زخم های والو و نواحی مجائر پرینه همراه با زخم های مشابه در غشا مخاط مشخص میگردد.جزء سوم این سندرم سه علامتی .. یعنی تحریک .. بطور شایع تشخیص داده نمیشود. در کل تحریک.. جدی تریت تظاهر بیماری است.. زیرا ممکن است به سمت بیماری نرولوزیک کشنده پیشرفت میکند. اساس درمان پردنیزون است و شاید بتوان ذوز آن را در پایان ماه کاهش داد. پسرفت خود بخود و عود شایع هستند و در اداره این بیماری مشکلات عمده ای ایجاد میکنند.
 
ضایعات سفید
ویتیلیگو
در والو شایع است. اغلب در زمان بلوغ ظاهر میشود و ندرتا علامت دار است. نواحی پیگمانته همراه اغلب در سایر نواحی بدن یافت میشود. زمانی که در زمینه ویتیلیگو علامتی ایجاد شود..معمولا مربوط به درماتیت اضافه شده به بیماری است. با اینکه اغلب سابقه خانوادگی بروز بیماری وجود دارد ولی علت آن ناشناخته است. ویتیلیگو در هر زمان پس از میانسالی و در هر جائی از بدن میتواند بروز کند. ویتیلیگو نباید به اشتباه به عنوان تظاهری از یک بیماری سیستمیک تلقی شود. این بیماری دقیقا نوعی مشکل زیبائی است که بخصوص باعث بدشکلی در سیاهپوستان میشود.

ضایعات هیپر کراتوتیک
ممکن است در طی وقایع مختلفی شناسائی شوند. افزایش رسوب کراتین( هیپر کراتوزیس) یک پدیده حفاظتی است که در بخصوص در پوست تروما دیده مشاهده شده و ممکن است همراه هر گونه تحریک از یک بیماری التهابی مزمن تا کارسینوم .. باشد. ظاهرسفید یا سفید متمایل به خاکستری پوست در این حالات پوست با جذب رطوبت توسط کراتین ایجاد میشود.

سبوره
مثل در ماتیت سبوروئیک... نتیجه اینترتریگوست و اغلب در فضای مرطوب والو یافت میشود. در ماتیت مزمن از حالات تحریکی مزمن متعددی ناشی میشود.. و یک لایه کراتین محافظ ضخیم ایجاد میکند. در مراحل اولیه.. زگیل به رنگ قهوه ای یا قهوه ای متمایل به قرمز است.. و در زیذ میکروسکوپ پاراکراتوز سطحی نشان میدهد ولی در مراحل بعدی با هیپر کراتوزیس مشخص میشود. ضهیعات تحریکی مزمن صرف نظر از علت مربوطه.. نهایتا ممکن است پوشش کراتین سطحی ایجاد کنند

دیستروفی
به ضایعه حاصل ازتغذیه غیر طبیعی.. اشاره دارد. این اصطلاح میتواند در مورد ضایعاتی که با مشخصات زیر بروز میکنند بکار رود: لایه کراتین در ضخامت های مختلف که باعث ایجاد رنگ سفید یا سفید خاکستری میشود.. نازک شدگی غیر طبیعی یا ضخیم شدن.. لایه اپی تلیوم.. ارتشاح التهابی زمینه ای و درجات متفاوت تغییر در بافت همبند ساب اپی تلیال.
مورد آخر ممکن است مربوط به نقایص تغذیه ای که با بررسی الگوهای عروقی نشان داده شده اند.. باشد. این نوع دیستروفی ها شایعترین ضایعات هستند. آنها سابقا به عنوان لکوپلاکی تشخیص داده میشدند. در ترمینولوزی رایج.. لغت دیستروفی .. برای هیپر کراتوز و لیکن اسکلروز با یا بدون آتیپی بکار میرود.

لکوپلاکی
به معنای یک لکه سفید است و اصطلاحی است که میتوان آن را برای تقریبا هر ضایعه سفید والو بکار برد. این اصطلاح بسیار غیر اختصاصی است و باید.. از ترمینولوزی بیماری والو حذف شود. اصطلاحات مختلف دیگر نیازمند بررسی دقیق و تغییر هستند. kraurosis .. یک تظاهر بالینی به معنای چروک خوردگی است و بطور کلاسیک ملازم میکروسکوپی لیکن اسکلروز است.

لیکن اسکلروز
در تمام گروهها در والو شناسائی شده است. دختران در دهه اول عمر با این لکه سفید رنگ و غیر اختصاصی در پوست لابیا مبتلا شده اند. اکثر این بیماران کم سن و سال در زمان قائدگی بهبود می یابند.. اما ضایعه ممکن است در طی سالهای قائدگی نیز رخ دهد که در اینحالت معمولا با پاپولهای کوچک سفید رنگ مایل به آبی شروع میشود. این ضایعات بتدریج با یکدیگر متحد شده و پلاکهای سفیدی را تشکیل میدهند. لیکن اسکلروز در مراحل اولیه بی علامت است و نیاز به درمان ندارد. این ضایعه اهمیت
عمده ای در بیماران یایسه دارد . در این افراد بطور شایع با خارش شدید و مقاوم.. چروک خوردگی پوست والو و تنگی مدخل وازن همراه است در یک بیمار در سنین قبل از بلوغ مهمترین مطلب تسکین علامت است. کورتیکواستروئید های موضعی معمولا موثرند. تستوسترون در این بیماران توصیه نمیشود. اما کرم پروزسترون 2% برای تسکین علامت استفاده میشود. در بیماران یایسه گاهی درمان دراز مدت تستوسترون موصعی موثر است. در تقریبا 20% بیماران با مصرف تستوسترون بزرگی کلیتوریس و افزایش لیپید رخ میدهد. مقالات جدید حصول نتایج بهتر در درمان لیکن اسکلروزیس با مصرف کورتیکواستروئید های موضعی با قدرت متوسط تا بالا را ذکر میکنند. کلوبتازول پروپیونات یک کورتیکو استروئید بسیار قوی است و در کنترل بالینی و بافت شناسی علایم لیکن اسکلروزیس 3 ماه پس از شروع درمان موثر گزارش شده است. به نظر میرسد که این دارو از تستوسترون موثرتر باشد. کلوبتازول پروپیونات معمولا بطور موضعی در ترکیبات با قدرت 025 /0 % یک بار در روز.. 5 روز در هفتهبرای حد اقل یک سال استفاده میشود. تاثیرات اپیدرمی دارو عبارتند از کاهش هیپر کراتوزیس و ضخیم شدگی اپیتلیوم ناشی از افزایش میوز در کراتینوسیت ها. نمای میکروسکوپی لیکن اسکلروز با هیپر کراتوز متوسط.. نازک شدگی اپیتلیوم همراه از دست رفتن rete pegs.. کلازینیزاسیون زمینه ای و ارتشاح التهابی مشخص میشود. مراحل بعدی لیکن اسکلروز بطور شایع تر همراه دیس پارونی ناشی از انقباض دهانه خروجی وازن و شکل گیری فیشور در فورشت هستند. اصطلاح های آتروفی ناشی از افزایش سن و ولویت آتروفیک باید از فهرست حذف شوند زیرا اکثر این ضایعات صورتهای دیگر لیکن اسکلروز هستند.

دیستروفی هیپر پلاستیک
با ضایعاتی که بطور ماکروسکوپی سفید رنگ یا سفید مایل به خاکستری هستندو ممکن است منتشر یا کانونی باشند مشخص میگردد. لکه ها ( patches) سفت هستند و اغلب در لمس.. قوام غضروفی دارند. اینها نمای ضایعاتی را که سابق بر این به عنوان لکوپلاکی تشخیص داده میشدند.. تقلید میکنند. از نظر بافت شناسی لایه کراتین ضخیم تر از آنچه در لیکن اسکلروز دیده میشود و اپی تلیوم پرولیفراتیوتر و همراه ret pegs طویل شده و اغلی blunt است. در هیپر پلازی تیپیک افزایش عناصر سلولی اپیتلیوم وجود دارد اما هیچ وضعیت غیر طبیعی در بلوغ وجود ندارد. بسیاری از این تغییرات در اثر درماتیت مزمن ایجاد میشوند. و درمان آنها باید علامتی باشد. بیوپسی باید بطور آزادانه برای رد وجود آتیپی سلولی همراه انجام شود.
هیدرو کورتیزون فلورینه موضعی بهترین عامل ضد خارش است. ممکن است گاهی نواحی شدیدا هیپر کراتوتیک که اغلب نیز بطور غیر طبیعی پیگمانته شده اند.. به هیدوکورتیزونهای موضعی یا سیستمیک جواب ندهند.. اما تزریق زیر جلدی این فرآورده ها ممکن است به شکل دراماتیک موثر باشد. در نواحی کوچک 3-2 سانتی متری میتوان 3-2 میلی لیتر از هیدرو کرتیزون فلورینه مثل تریامسینولون تزریق کرد که نتایج برجسته ای در حذف علایم و حفظ رنگ طبیعی ایجاد میکنند. تلاش های درمانی موضعی برای حذف تحریکات مشابه آنچه قبلا توصیف شده است .. بوده و صرف نظر از پاتولوزی بیماری.. تمام بیماران باید در مورد بکار گیری این قواعد آموزش ببینند.. بروز انفرادی این وضعیت ناشایع است ولی در صورت بروز به این صورت.. میتوانند بطور ناحیه ای برداشته شوند. اما وجود کانونهای مولتی سنتریک باید بابررسی کلی بافت های مجائر رد شوند. تشخیص در تمامی موارد باید با بیوپسی اثبات شود. در اغلب موارد نمونه های متعدد ضروری اند.. زیرا الگوهای مختلف غالبا با یکدیگر همراهند.

دیستروفی هیپر پلاستیک آتیپیک
معمولا یک ضایعه سفید رنگ است.. اما ضایعه قرمز یاپیگمانته نیز ممکن است تغییرات مشابهی نشان دهند. مورد آخر.. تغییرات اپی تلیالی توصیف شده در نئوپلازی سرویکس را تقلید نمیکند. بلوغ آتیپیک و تشکیل مروارید های اینترا اپیتلیالی شاه علامات دیستروفی هیپر پلاستیک آتیپیک هستند و اغلب در نواحی مجاور کانسر مهاجم والو رخ میدهند.ابنور مالیتی های بافت شناسی ممکن است بابیماریهای ویروسی مختلف مثل عفونت با ویروس پاپیلومای انسانی ( HPV) و ضایعات هرپسی همراه باشند. این موارد بدون شک.. مسئول آتیپی های قابل برگشت توصیف شده هستند.

دیستروفی های مختلط
ترکیبی از تغییرات لیکن اسکلروزیس و هیپر پلازی است. بیوپسی در تشخیص پتانسیل بدخیمی ضایعات مهم است و باید بطور آزادانه از آن استفاده شود. کولپوسکوپی و سیتولوزی در افتراق درجات آتیپی سلولی مفید نبوده اند. بیپوسی عملی ساده و اصولا بدون درد است.. خصوصا اگر ناحیه باعامل بی حسی موضعی انفیلتره شده وپاسخ پوستی KEYES برای برداشت بافت استفاده میشود.

درمان همه ضایعات تحریکی:
درمان اساسی تمام ضایعات تحریکی باید پس از یک تشخیص مثبت آغاز شود. در این حالت انجام بیوپسی ضروری است.با این فرض که هیچ نوع آتیپی مازوری کشف نشده است.. قدم بعدی حذف تحریک است.محتمل به نظر میرسد که تغییرات مزمن همراه با خراشیدگی در ایجاد نئوپلازی اهمیت داشته باشند. درمان عبارت است از هیدرو کورتیزون فلورینه موضعی برای کنترل علائم و کاهش واکنش التهابی موضعی.. استفاده از استروزن داخل وازن در بیماران یایسه.. درمان هر گونه عفونت داخل وازن همراه و حذف تحریک موضعی.
 
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد